به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد حجتالاسلام والمسلمین سیدصادق میرشفیعی، کارشناس دینی و استاد حوزه علمیه قم، در گفتوگو با ایکنا؛ ضمن تأکید بر بازخوانی سیره و سبک رسول بزرگ اسلام، بر وظایف امروز جامعه نسبت به شناخت معارف خاتمالانبیا(ص) اشاره کرد و گفت: قرآن پیامبر(ص) را به عنوان اسوهای حسنه معرفی میکند و در مورد آن حضرت میفرماید: «لَقَد کانَ لَکم فی رَسولِ اللَّهِ اسوَةٌ حَسَنَةٌ»؛ نگاهی به سیره آن بزرگوار نشان میدهد که اسوه بودن آن حضرت، خاتمیت ایشان را نیز توجیه میکند، چراکه برترین انسانی که از لحاظ سجایای اخلاقی و صفات انسانی در میان ابنای بشر بیبدیل است حضرت محمد(ص) است؛ پیامبر(ص) در حقیقت مدل زندگی ایمانی و اسوه حسنه زیست مسلمانی است و اگر به دنبال زیست مسلمانی، ایمانی و انسانی هستیم، بهترین نمونه پیامبر(ص) است.
وی با بیان اینکه وجود مبارک خاتمالنبیا(ص) مانند سایر پیامبران گذشته باید در بین مردم پیام خدا را ابلاغ میکرد و آیات نازله را به مردم میرساند، ادامه داد: حضرت باید برای هر آیهای که نازل میشد توضیح میداد و آن را تشریح میکرد تا مردم مراد از آیه و پیام خداوند متعال را درک میکردند. طبیعت این قصه نیز همین است؛ چراکه مردم آن زمان کم اطلاع و از آداب اولیه محروم و گرفتار انواع و اقسام نادانیها، جهالتها و فکرهای انحرافی بودند. آنها عرب زبان بودند، اما قطعاً هر عربی نمیتواند هر مقال و گفتهای را بفهمد؛ آنهم گفته خدای متعال و قرآنی که جامع تمام کتب آسمانی و عصاره آنچه است که تاکنون وحی آمده و آخرین حرفهایی که باید به بشر برسد را در خود دارد. قرآن کتابی جامع و کامل برای انسانها تا قیامت است.
این استاد حوزه علمیه، با بیان مثالی در خصوص فهم قرآن ادامه داد: اگر یک مقاله و انشا را بچهای دبستانی بنویسد همه متوجه آن میشوند، اما اگر یک دانشمند، پروفسور و یا عالمی در مورد موضوعی، مقاله نوشت و عصاره دهها و روزها فکر و تلاشش را بر روی کاغذ آورد، آن وقت اگر همه کلماتش هم فارسی باشد باز هم بسیاری از افراد جامعه متوجه مطالب و محتوای آن نخواهند شد. قرآن نیز اینگونه است؛ هرچند که کلمات آن عربی است، اما اکثریت عرب متوجه مفهوم و معانی آن نمیشدند و مراد خدا را از آیات درک نمیکردند و مصداق را هم نمیدانستند؛ لذا تمام آیات قرآن کریم توضیح میخواست.
حجتالاسلام والمسلمین میرشفیعی اظهار کرد: ما هر روز در نمازهایمان میگوییم «اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقِیمَ»، یعنی خدایا ما را به راه مستقیم هدایت کن. بعد از نزول آیه مردم از حضرت سوال میکنند که صراط مستقیم کدام است؟ البته این حق آنهاست و پیغمبر خدا هم باید آن را توضیح دهد؛ لذا خدای متعال در آیاتی به این مطلب تصریح فرمودند که «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الأُمِّیّینَ رَسولًا مِنهُم یَتلو عَلَیهِم آیاتِهِ وَیُزَکّیهِم وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَةَ وَإِن کانوا مِن قَبلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ»؛ خدا در بین امتها پیغمبری از خودشان مبعوث فرمود، که ابتدا آیات خدا را برایشان تلاوت کند و آنها را رشد دهد، راهنمایی کند و اسباب رشدشان را فراهم کند و به آنها کتاب خدا را بیاموزد و غیر از کتاب، آنان رااز حکمتهای عالم هستی، اسرار انسان، دنیا و آخرت باخبر سازد، بلکه بعد از آموختن کتاب و حکمت هدایت شوند؛ گرچه قبل از اینکه این آیات الهی بر پیغمبر وحی شود، عرب در گمراهی آشکار بود. پس گمراهی نیز مزید بر علت است که باید پیغمبر خدا بیاید و برای امتش کتاب خدا را توضیح دهد و مردم را روشن کند.
این کارشناس دینی افزود: در جای دیگری خداوند در قرآن میفرماید: «.. وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»، یعنی: «این قرآن را که وسیله یادآوری است به سوی تو نازل کردیم، تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان نازل شده است بیان کنی و باشد که درباره تو و محیط زندگی تو بیندیشند و دریابند که قرآن ساخته و پرداخته تو نیست»؛ نمونه این آیات زیاد است که پیغمبر خدا باید در کنار ابلاغ و تلاوت آیات قرآن، برای مردم این آیات را تشریح و تبیین کند و حکمت را بیاموزد و اسباب رشدشان را فراهم کند. حضرت در کل سالهای پیامبری خودشان این کار را انجام دادند و هر آیهای که نازل میشد را برای مردم تشریح میکردند. راه روشن شدن اعماق قرآن نیز همین است؛ چراکه کسی قرآن را میفهمد که مخاطب قرآن است؛ کسی پیام وحی را مطلع میشود، که آشنا با وحی باشد و خداوند متعال پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان را مخاطب قرآن قرار داده است و آنها را محل فرود آمدن وحی خود معرفی کرده است. آنها با زبان ملائکه و اهل آسمان آشنا هستند و جز آنها کسی حرفهای حضرت جبرائیل را متوجه نمیشود؛ لذا پیامبر(ص) در طول سالهای پیامبری، حقیقتهای قرآن و شیوه سبک زندگی الهی را برای مردم روشن کردند.
اصل تحول انسان
وی با اشاره به اینکه هنر بزرگ پیامبر(ص) در هدایت انسانها، بر اصل اساسی مدارا کردن استوار بود، گفت: آن حضرت با مداراکردن توانست جامعه جاهل و متعصب آن زمان را متحول کند. رسول خدا(ص) رسالت خود را با مدارا پیش برد و این اصل در تحول انسان و جامعه به سوی کمال و اصلاحات اجتماعی نقشی کلیدی دارد. پیامبر اکرم(ص) نیز در مواردی رسالت خود را بر این اساس معرفی فرمودند، چنانکه در حدیثی آمده است: «پروردگارم مرا به مدارا فرمان داد، همانگونه که مرا به تبلیغ رسالت فرمان داد».
ولایت؛ مهمترین رکن واجب و کاملکننده دین
این استاد حوزه در ادامه با بیان اینکه حضرت در بین فرمایشاتشان نسبت به برخی از موضوعات بیش از بقیه تکرار و تأکید کردهاند و دست بر روی مصداق گذاشته است، گفت: در این مواقع حضرت هم معنای آیه را روشن کرده و هم بر روی مصداق دست گذاشته است. این تأکیدات و تکرارها ویژه آیات و فرمایشاتی است که راجع به امر ولایت است. چراکه مهمترین رکن و واجب و کاملکننده دین، امر ولایت است و این اهمیت در موضوع ولایت را خدای متعال در آیات قرآن کریم روشن کرده است و میفرماید: «وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»، یعنی اگر این امر را ابلاغ نکنی رسالتت را انجام ندادهای و لذا به دلیل اینکه پیامبر(ص) کلام خدا را میداند، بر همان موضوعی که خدا اهمیت داده است، حضرت نیز بیش از بقیه به آن موضوع و شرح و بیان آن آیات، سنگ تمام گذاشتهاند و به طور کامل و مشروح موضوع و معنای ولایت را تبیین کردهاند.
حجتالاسلام والمسلمین میرشفیعی تصریح کرد: پیغمبر(ص) طلاییترین فرصتهای ایام رسالت را صرف معرفی امیرالمؤمنین(ع) و اولاد طاهرشان کردند و بارها فرمودند راه درست، کشتی نجاتبخش، صراط المستقیم و رکن مهم دین خدا اینها بودند؛ لذا فرمود: «اِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، که اگر بدانها چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید؛ کتاب خدا و عترت من اهل بیتم و این دو از یکدیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار کنید، آگاه باشید که این یعنی تمسک به عترت، آب خوشگوار و شیرینی است پس بیاشامید و آن دیگر یعنی روی برتافتن از ایشان آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید».
این کارشناس دینی افزود: معنای کلام حضرت این بود که اگر این دو از هم جدا شوند، گرفتار مشکل خواهید شد، چراکه میدانست اگر امت از اهل بیت(ع) جدا شوند، مساوی با گمراهی خواهد بود و لذا از اول بعثت تا پایان عمرشان به این موضوع سفارش میکردند. حتی اگر تمامی سیره مبارک پیامبر خدا(ص) منهای قرآن شود، دین و امت لنگ و گمراه خواهند شد و اگر از اهل بیت(ع) جدا شوند، این گمراهی اتفاق خواهد افتاد. بر همین اساس سیره پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) بهترین درس و سبک زندگی برای تمامی انسانها خصوصاً در عصر امروز است؛ لذا این تأکیدات و توجهات پیامبر اکرم(ص)، باید الگوی جامعه امروز ما نیز باشد.
وی با اشاره به اینکه وظیفه ما نسبت به معارف وسیره پیامبر(ص) دو چیز است، گفت: ما باید در ابتدا نسبت به فهم و درک شأن نزول رسالت و برنامه آن حضرت آگاه شویم و در مرحله بعد کارهای خودمان را براساس سیره و سنت آن حضرت تطبیق دهیم. خداوند بخشی از برنامههای رسول گرامی را در پایان سوره مبارکه «اعراف» بیان کرده و فرمود: «او آمده که شما را آزاد کند، او آمده تا این قیود و زنجیرهایی که با آنها دست و پای خودتان را بستید باز کند»؛ برخی از زنجیرها را انسان با دست خودش بسته است، برخی دیگر از زنجیرها را دیگران بر دست و پا و گردن او آویخته است. برای مثال تشریفات زائد و اضافی در زندگی، منیات، غرور و خودخواهی و اسراف و تبذیر و... همه زنجیرهایی است که انسان به خود بسته است و رسول خدا(ص) آمدند تا اینها را از انسان دور کنند و او را تعالی بخشند.
نظر شما